سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بابل رمنت

خدا چگونه به وجود آمده است؟

    نظر

 

 سلام من علی نورنیا هستم   متشکرم که به وبلاک من سری زده اید ........................................................لطفا بعد از مطالعه نظر دهید

خدا چگونه به وجود آمده است؟

خدا به وجود نیامده; یعنی کسی یا چیزی خدا را به وجود نیآورده و اصلاً طرح سؤال به این شکل اشتباه است مانند آن می‌باشد که کسی بپرسد: وجود و هستی را چه کسی وجود داده است;

زیرا وجود مساوی با هستی است وهستی همان وجود می باشد, یا مثل این است که کسی بپرسد: روغن را چه کسی چرب کرده است .

وجود, وجود است و نیازی ندارد کسی وجود را وجود کند یا روغن , ذاتاً چرب است و معنا ندارد روغن را کسی چرب کند. همان طور که چربی برای روغن و نور برای خورشید و وجود برای وجود, ذاتی است , وجود برای خدا ذاتی است. چیزی که ذاتی است , علّت نمی خواهد; یعنی درست نیست کسی بگوید چرا روغن چرب است ؟ چه کسی روغن را چرب کرده است ؟ چربی عین روغن است , به طوری که اگر چربی روغن را از آن بگیریم , دیگر چیزی درظرف باقی نمی ماند. وقتی چربی‌های روغن را از آن جدا کنیم , دیگر روغن تمام می‌شود و وجود ندارد, چون چربی باروغن یکی است .

به عبارت دیگر: دو چیز نداریم که یکی روغن و دیگری چربی باشد، بلکه چربی عین روغن است.

نه می شود روغن را چرب کرد و نه می شود چربی را از روغن گرفت.

خداوند نیز عین وجود است . وجود عین خدا است . او هستی مطلق است و چیزی نیست که یک زمان نبوده (وجود نداشته است ) و بعد او را وجود داده باشند. به تعبیر علمی , وجود او ازلی و ابدی است ; یعنی از اوّل بوده و تا آخرخواهد بود. نه کسی می تواند به خدا وجود (هستی ) ببخشد و نه می شود هستی را از او جدا کرد. وجود ذاتی خدا است و چیزی که ذاتی است , علّت بردار و جدا شدنی نیست . به بعضی چیزها می شود چیز دیگری داد یا از آن گرفت , مثلاًآب را می شود گرم کرد و می شود گرما را از آب گرفت , چون گرما غیر از آب است و آب غیر از گرما. اما هستی و وجود غیر از خدا نیست , تا کسی هستی را به خدا بدهد یا از او بگیرد. خدا به وجود آمدنی نیست و از ازل بوده وبودنش عین ذاتش است .

یعنی در مورد خداوند، دو چیز نیست که یکی خدا و ماهیت او و دیگری وجود او باشد تا بگوییم چه کسی یا چیزی به این ماهیت وجود، داده است؟

بلکه حقیقت خداوند، عین وجود است؛ وجودی نامتناهی و ازلی و ابدی.

شهید مرتضی مطهری (ره ) می گوید: کسانی که می گویند "اگر طبق قانون علّیّت و معلولیّت , برای جهان , خدا رااثبات کنیم , برای خدا نیز علّت را باید اثبات کنیم" در بحث خلط می کنند. مضمون قانون نامبرده این نیست که هرموجودی علّت می خواهد, بلکه این است که هر حادثه ای علّتی دارد; یعنی چیزی که (نبود و شد) برای پیدایش وی علتی ضروری است ,(1) ولی خدا حادث و پدیده نیست که احتیاج به علّت داشته باشد.